رحلت حضرت رسول اکرم(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع)و شهادت علی بن موسی الرضا(ع) را به عموم مسلمانان بویژه شما دوستان تسلیت میگوییم.
1. آسمان تمام خویش را نمنم میبارد. دریا سکوت کرده است و هیچ پرندهای جز برای سوگ نمیخواند. نه! چگونه میشود از بین ما رفته باشی در حالی که روزی چند مرتبه در صدای اذان عاشقی جریان داری و عطر بهشتیات از تشهد گلهای معصوم به مشام میرسد؟
ای آفتابیترین رسول! دشتها هنوز تلاوت نام نیکوی تو را بر زبان دارند. تو سبزترین پیامآوری بودی که با لهجه آب با مردم بادیهنشین سخن میگفتی و حرف به حرف معجزه عشق را به آنها میآموختی. حالا ولی چشمهای مهربانت را مبند که "فاطمه" تاب دوریات را ندارد. 2. ای چهارمین حلقه آسمانی کسا، ای امام حسن مجتبی(ع)! از تو نوشتن سخت است و از غربت تو نوشتن سختتر؛ وقتی قلم روضه تیرباران تابوتت را میخواند و واژهها اشک میریزند، بیشک رد این خوشههای اشک، دلهای مشتاق زیارتت را به سکوت بیسرانجام بقیع میرساند.
تو غریبترین خورشید مدینهای که در اوج شکوه و عزت، عبای تنهاییاش را به سر کشید که تو فرزند آن امیری که در غربت کوفه، تنهاییاش را با چاه قسمت میکرد. چقدر مرور تلخی است: مهری که بر پای صلحنامه زدی، نوشیدن شوکران صبر و سکوت و دیدن طشتی که خون جگرت را حمل میکرد. 3. ای هشتمین پنجره رو به بهشت! در روز شهادتت، همچون آهویی رمیده و درمانده از همه جا، به تو دخیل بستهام و در ازدحام جمعیت فرشتگانی که در سوگ تو بر سینه و سر میزنند گم شدهام.
دل شکستهام در انعکاس آیینههای رواق چشمانت رها شده است. دستهای زائرانت را میبینم که به سمت پنجره فولاد که درگاه اجابت است، دراز شدهاند و تو آنقدر باکرامتی که هیچ دستی را رد نمیکنی. امروز من هم آمدهام تا در سایه امن دستان آفتابیات آرامش بیابم. دستم را بگیر!
تو آسمان منی من پرندهام آقا برای بال من آغوش خویش را بگشا که کوچ کردهام از سردسیری تشویش به گرمسیر دلانگیز گنبدت مولا گذشتهام من از انبوه جنگل تردید و حجم خشک نفسگیری بیابانها غریبتر ز مسافر غریبتر ز غروب کشانده مهر تو ای خوب تا کجا ما را رسیدهام لب ایوان نگاه من ابری شکوه گنبد خورشیدگونهات پیدا کنون به وسعت جغرافیای دلتنگی نشستهام بزنم باز دل به این دریا کویر تجربهی تلخ لحظههای من است تو مثل جاری آبی بر این عطش اما شعر از : پروانه نجاتی اگر دلت گرفته به این شماره زنگ بزن !
این روزها داشتن یک دوست خوب و آدم مطمئنی که حرف دلت را بشنود، نعمت بزرگی است و باید قدر آن را دانست. آیا تاکنون فکر کردهایم که در اوج لحظههای تنهایی، چه کسی میتواند آرامشبخش زندگی باشد؟ دیروز خیلی کلافه بودم. دلم میخواست با یک نفر حرف بزنم. داشتم توی گوشی همراهم شماره آدمها رو نگاه میکردم که چشم به اسم یکی از دوستان افتاد. پیامکی زدم و گفتم دلم گرفته، پاسخ داد: این که غصه نداره! به این شماره زنگ بزن، فقط نپرس کیه که نمیگم. اگر زنگ بزنی خیلی خوشحال میشه، سلام من رو هم برسون.
اولش دو دل بودم اما دل را زدم به دریا و شمارهای که نوشته شده بود را گرفتم. صدایی آن سوی خط گفت: زائر گرامی! پس از عرض سلام به محضر مبارک امام رضا علیهالسلام، به روضه منوّره مرتبط خواهید شد، اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی(ع). ارتباط با حرم مطهر امام رضا(ع) شماره تلفن: 05112003334 احساس میکردم دستانم به پنجره فولاد رضا علیهالسلام گره خورده است و حضرت از پشت شبکههای پنجره فولاد، دستان مرا به گرمی میفشارد. دیگر بهتر از این نمیشد، ذوقزده شده بودم! تجربه این لحظه ناب، شگفتی خاصی برایم داشت و شاید آرزوی هر عاشقی باشد که بخواهد عاشقانه و عارفانه با مولای خویش سخن بگوید. انگار امام رئوف داشت حال مرا میپرسید …
این صدای من نبود که میآمد، صدای دلم بود که داشت با پنجره فولاد ثامن الحجج علیهالسلام درد دل میکرد. یا ضامن آهو! دعا کن برایمان که دل در گرو مهر تو بستهایم.
این عشق مثل باد صبا منتشر شدهست این آفتاب در همهجا منتشر شدهست مثل کبوتران حرم، سایهی شما در بیت، بیت دفتر ما منتشر شدهست این آفتاب شعلهزده، سمت آسمان این آفتاب تا به کجا منتشر شدهست آیینههای این حرم از عشق ما پر است این آفتاب در همهجا منتشر شدهست در این حرم برای همیشه دعای ما در انعکاس آینهها منتشر شدهست حالا هزار اشک، هزاران دعا و بغض دور ضریح پاک شما منتشر شدهست
|